اتاق فرار ترسناک و استقبال بینظیری که توسط نسل جوان از آن شده است، ما را بر آن داشت که به بررسی چند نکته خیلی مهم در خصوص این موضوع بنشینیم. در ادامه این مقاله سعی بر آن بوده که به بررسی علت استقبال از اتاق فرار (اسکیپ روم) به خصوص در ژانر وحشت بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
ژانر وحشت و علت محبوبیت آن
اگر چه از دیرباز تا کنون ژانر وحشت در کنار دیگر ژانرهای ادبی و یا سینمایی همواره مورد توجه بودهاست اما مسئلهای که همواره توجه بسیاری من جمله نگارنده این متن را نیز معطوف به خود کردهاست، استقبال نسل جوان از این ژانر میباشد. چرا باید ناشناختههایی که کمی هم با خرافات و اعتقادات قدیمی در آمیخته برای نسلی که امروزه رابطه خوبی نیز با سنتها و باورهای پیشینیان ندارد و صدالبته آشنایی بسیار بیشتری با مفاهیم مدرن دارد همچنان جذاب باشد؟
علت محبوبیت ژانر وحشت در بین جوانان چیست و چرا با وجود مدرن شدن کم و بیش ساختار ذهنی نسل جوان، آنها همچنان به دنبال ترسیدن از اعتقادات، خرافات و به طور کلی برساختهای فرهنگی پیشینیان هستند.
در گذشته باورهای ترسناک که گره خورده به اعتقادات ماورایی نوع بشر بوده که به زعم نگارنده سرچشمه آن نیز عدم آگهی از دنیای پس از مرگ میباشد هیچگاه دستمایه سرگرمی نبوده و همواره خط قرمز هر فرهنگی بوده است به طوریکه اجازه ورود افراد ناآگاه و متخصص را به این حوزه نمیداده است.
پس از رشد صنعت سینما و ساخت فیلم هایی در این ژانر کم کم این داستان ها و باورها تبدیل به دستمایه ای برای سرگرمی شدهاند اما واقعیت امر این است که هیجگاه در هیچ دورهای ترسیدن برای هیچ کس امری جذاب به حساب نمیآمدهاست.
پس چرا امروزه تااین حد از مقوله ترس استقبال میشود؟ جواب این سوال را باید در تعریفی که خواسته یا ناخواسته از مفهوم ترس بواسطه فیلمها و یا حتی بازیهای کامپیوتری بوجود آمده است دنبال کرد.
ترس را اگر عدم اگاهی از یک ناشناخته و به موجب آن احساس عجز و ناتوانی در مواجهه با مهابت یا اعجاز آن چیز بدانیم میبینیم که نه تنها ترس جذاب نیست بلکه از آن جا که کمی و کاستی انسان را در مواجهه با خود به رخ انسان میکشد قاعدتا نباید برای وی جذاب باشد.
سرنوشت شوم کسانی که طبق گفتهها و شنیدهها درگیر ماوراالطبیعه و نیروهای اهریمنی شدهاند نه تنها نمیتواند جذاب باشد بلکه جز حس ترحم و صد البته وحشت در بیشتر افراد حس دیگری ایجاد نمیکند.
در ادامه به تعریف ترس با نگاه به ویکی پدیا میپردازیم و سپس به بررسی نکاتی که به زعم نگارنده در استقبال از اتاق فرارهای وحشتناک بسیار مهم میباشد میپردازیم:
ترس چیست؟
“ترس حالتی هیجانی است که به علت ایجاد یا پیشبینی محرک مضر و خطرناک پیش میآید. ترس بهخودیخود مشکلی ایجاد نمیکند. درواقع مسئله اصلی نحوه واکنش ما در برابر ترس است. ترس را از دلشوره و اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ میدهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس به رفتارهای خاص فرار و اجتناب از آنها مربوط است، در حالی که اضطراب، ناشی از تهدیدهایی خواهد بود که مهارناپذیر و غیرقابل اجتناب تلقی میشوند.
ترس معمولاً با درد ارتباط دارد. مثلاً کسی که از ارتفاع میترسد، اگر از ارتفاعی بیفتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریهپردازان، چون جان بی. واتسون و پل اکمن، پیش نهادهاند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است ( نظیر شادمانی و خشم ). ترس از سازوکارهای بقا است و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهد.
ریشهشناسی
صورت فارسی میانهٔ این کلمه tirs- است که مادهٔ مضارع بهشمار میآید. صورت ایرانی باستان آن *trsa- است که مادّهٔ آغازی است از ریشهٔ t.rh- به معنی ترسیدن. این ریشه مشتق است از ریشهٔ هندواروپایی *t.rs- (همراه با *ters- و *tres-)که به معنی لرزیدن است.
واژه های هَراس، باک، بیم، مَحابا، رُعب، خوف و واهِمِه مترادف واژه ترس هستند.
تفاوت ترس با هراس
باید بین ترس و هراس تفاوت قائل شد. زیرا هراسها ترسهایی هستند که بهطور گسترده با خطرات واقعی آن موقعیت تناسب ندارند، و فراتر از کنترلِ ارادی هستند، و باعثِ خودداری از موقعیتِ ترسناک میشوند. در واقع هراسها ترسهای بی موردی هستند که در نتیجه تداعی عصبی و ذهنی بوجود آمدهاند مثلا شخصی که از پرواز میترسد قبلا پرواز برای او با یک حادثه و اتفاق ناخوش آیندی مصادف شده که این امر منجر به وجود آمدن یک نوع تداعی عصبی ذهنی در آن شخص شده لذا هر وقت در مورد پرواز فکر کند یا بخواهد با هواپیما پرواز کند دچار این ترس شدید و بیمورد خواهد شد زیرا ذهن او اینگونه برنامهریزی شده که پرواز یعنی مرگ، پرواز یعنی ایجاد حادثه بد و دلخراش.”
تعاریف بالا که عینا از سایت ویکی پدیا آمده است را در ذهن داشته باشید و ادامه مقاله رامطالعه کنید.
اتاق فرار وحشتناک محیطی امن برای مواجهه با ترس ها
شاید یکی از دلایلی که مخاطبین را به اسکیپ رومهای وحشتناک جذب میکند مواجهه با مفهوم ترس در محیطی امن میباشد. دانستن این نکته که قرار نیست اتفاق بدی برای شما بیفتد دل و جرات بیشتری برای مواجهه با ترس به شما میدهد. همینکه میدانید در انتهای سانس در سلامت کامل همراه با دوستان خود از اتاق فرار خارج میشوید خیالتان را از ترسی که قرار است در لحظاتی کوتاه آنهم به شکل ناگهانی با آن مواجه شوید راحت میکند و مواجهه با ترس را برای شما قابل تحمل میکند.
البته بماند که برای عدهای همین مواجهه کوتاه با ترس میتواند رعبآور باشد اما آنچه به تجربه ثابت شده است پس از چند بار که از روبهرو شدن با این شکل از ترس میگذرد نه تنها حس ترس مخاطبین از بین میرود بلکه درصورت همراهی نکردن پلیر با فضاسازی انجام شده، تصویری مضحک از تلاشی مذبوحانه برای ترساندن میبینیم دقیقا چیزی شبیه همان “پخ” کردن های کودکانه که بیشتر خندهدار است تا ترسناک.
شاید خالی از لطف نباشد که این نکته را نیز همینجا بگوییم که عدهای از پلیرها ترسیدن در اتاق فرار را چالشی میبینند که باید از آن سربلند بیرون بیایند، یعنی در مواجهه با جامپ اسکرها ( حضور ناگهانی و غیب شدن آنی اکتور) آنچنان بیخیال میایستند که گویی گیم مستر(بازیگردان) و اکتور را به مبارزه میطلبند که “اگر میتوانی مرا بترسان”. رفتاری کاملا بی منطق مانند کسی که به رستوران رفته و میگوید “من سفارش غذا نمیدهم اگر میتوانی مرا سیر کن”.
اگر قرار به نترسیدن از اکتهای داخل اتاق فرار باشد کل کائنات هم تلاش کنند که شمارا بترسانند شما نخواهید ترسید نکته مهم برای لذت بردن از مواجه با جامپ اسکر، رها کردن و غوطه ور شدن در سناریوی بازیست گویی نمیدانید قرار است شما را بترسانند؛ این کار را امتحان کنید تا ببینید خیلی راحت از کوچکترین صدایی خواهید ترسید.
اتاق فرارترسناک محلی برای تخلیه انرژی انباشته شده
امروزه با توجه به نبود فضایی استاندارد برای تخلیه انرژی، عموم مردم به خصوص جوانان و نوجوانان به خاطر عدم توانایی در تخلیه انرژی و شور و حال جوانی دچار حس خمودگی و افسردگی شدهاند دلایل بی شماری که بررسی آنها در این مقال هم نمیگنجد باعث شده است تا بروز حس شادابی و سرزندگی جای خود را به خشمی سرکوب شده و گاهی افسار گسیخته بدهد.
بدیهیست وجود محلی برای تخلیه انرژی با تمام محدودیتهایی که در جامعه ما وجود دارد میتواند راهی مناسب برای هدایت و تبدیل حس افسردگی و خشم سرکوب شده به حس سرزندگی باشد.
کجا بهتر از محیطی امن با هیجانی کنترل شده برای تخلیه انرژی در کنار دوستان. پشت سر گذاشتن چالش های گروهی، حل معماهای مختلف، ترس و هیجان و … اتاق فرار ترسناک پکیج کاملی را برای سپری کردن اوقات فراغت ارائه میدهد.
اما افسوس و صد افسوس که تفریح و خوشگذرانی به عنوان هدف اصلی جای خود را به تخلیه انرژی صرف داده است آن هم نه به نوع صحیح آن که عاری از آسیب و صدمه است!!! چه بسیار بازیکنانی که از فرت هیجانزدگی و صدالبته غیر عمد به خود، اکتورهای اتاق فرار یا دکور و فضای بازی آسیب میرسانند گویی به کلی فراموش میکنند که این یک بازیست.
بارها شکایت اکتورها را از برخورد نامناسب پلیرها شنیدهایم در همین اتاق فرار حجله و اتاق فرار هاری بارها اکتورهای بازی آسیبهای جدی دیدهاند که این امر بعضا موجب توقف موقتی یا کامل بازی به جهت امداد رسانی به اکتورها یا پلیرها شده است. از آسیبها و تخریبهای دکور و فضای بازی میگذریم که آن نیز بعضا هزینهای هنگفت را به روی دست مجموعهدار میگذارد.
اینجا طرف صحبت ما با عزیزانیست که بعضا بسیار گستاخانه و با وجدانی آسوده در جواب اعتراض مجموعهدار به این نوع از رفتار به راحتی میگویند “پولش را داده ایم یا میدهیم” یا “حالا مگه چه شده؟” یا از همه آزار دهنده تر اینکه پلیرهایی را دیده ایم که پس از آسیب رساندن جدی به اکتور و توقف بازی میگویند “ای بابا چیزی نشده کاملا طبیعیه که من واکنش نشون بدم حالا نمیشه ادامه بدیم بازی رو” در اینجاست که ما به عنوان مجموعهدار به معنی واقعی کلمه چیزی برای گفتن نداریم، جان یک آدم انقدر بیارزش است که این دوستان شدیدا به فکر بازی خود هستند.
اتاق فرار ترسناک و ابتذال ترس
شاید اصلیترین دلیل نکارش این سطور همین بخش آخر باشد. علت اصلی استقبال از ترس آنهم به این صورت به اصطلاح «دم دستی شده»، شاید مبتذل شدن مفهوم ترس است. همانطور که گفته شد ترس در گذشته اصلا بازیچه خوبی برای سرگرمی نبود. اما امروز نه تنها لعبتکی جذاب است بلکه افراد میخواهند اشکال گوناگون آن را نیز تجربه کنند. پلیرها بارها الفاظی ناشایست را برای درخواست ترساندن هرچه بیشترشان مطرح کردهاند الفاظی که اینجا از اشاره به آنها معذوریم.
این عزیزان در نظر نمیگیرند که اتاق فرار در وهله اول محلی برای به چالش کشیده شدن هوش و تمرکز آنهاست آنهم در شرایطی که چاشنی ترس و هیجان مانع دقت مناسب در حل معمای پیش رو میگردد. بله ترس و هیجان چاشنیست نه غذای اصلی.
ترس از ابتدا قرار نبوده است که ابزار سرگرمی باشد، امروزه کاربرد اصلی این حس غریزی که به جهت بقای انسان به موهبت به او داده شده است تبدیل به دستمایه شوخی و خنده و خوش گذرانی شده است و این دقیقا بلاییست که سر خیلی از حس ها و مفاهیم آمده است. ابتذال سراپای وجود زندگی روزمره ما را گرفته است.
از طرفی همانطور که میدانید ترس نسبیست. هرکسی از چیز خاصی میترسد پس الزاما قراز نیست در همه اتاق فرارهای ژانر وحشت بترسید. شاید اصلا موضوع داستان یک اتاق فرارترسناک برای شما ترسناک نباشد. همانطور که الزاما تمامی فیلم های ژانر وحشت شما را نمیترساند مثلا فیلم بچه رزماری (Rosemary’s Baby)، در این فیلم شاهد اتفاقی تراژیک و هولناک هستیم اما خبری ازجامپ اسکرهای رایج در فیلم های ترسناک نیستیم قرار نیست وقتی با اثری در ژانر وحشت مواجهیم از ته دل بترسیم شاید قرار بر این است که به حس ترسی که شخصیت اصلی آن اثر (فیلم، نمایش و …) با آن مواجه است فکر کنیم. شاید مقداری همزادپنداری و تفکر به موقعیت آن کارکتر بتواند حس ترس را اندکی در شما برانگیزد اما واقعا وظیفه ترسیدن یا ترسانیده شدن شما با اثر روبهرو شما نیست.
بارها دیده ایم که پلیرها با ناامید شدن از تجربه ترس در اتاق فرار با بی میلی بازی را ادامه میدهند و این حس را به هم تیمیها هم منتقل میکنند و یا از آن بدتر به انتقام از بازی و گیم مستر و اکتور برآمده و شروع به مختل کردن روند بازی میکنند. همیشه برای ما سوال است که “اصلا چرا آمده اید اتاق فرار این وقت و هزینه را جایی بهتر صرف میکردید بهتر نبود؟”
دوستان عزیز و مخاطبین محترم اتاقهای فرار بهتر است کمی از وقت گذرانی صرف بگذرید و کمی هم به این مسئله فکر کنید که اتاق فرار در هر ژانری که باشد به نوعی یک پرفورمنس آرت است. اجرایی که بخشی مهمی از آن نیز به عهده شما پلیرهاست. سناریو ثابت اکت ها ثابت دکور و اکتور نیز ثابت این شما هستید که کیفیت بازی را مشخص میکنید.
چطور است که یک بازی برای عده ای محبوب است و عده ای دیگر نیز از همان بازی ناراضی اند. آیا این نکته خاصی را مشخص نمیکند. وقتی تیمی با اصرار زیاد 13 نفره وارد بازی میشود بازیای که نهایتا 10 نفر را جواب گوست و در انتها با گستاخی هرچه تمام بازی و عوامل آن را زیر سوال میبرد مشخصا نمیتوان با منطق و دلیل با او صحبت کرد که چرا بازی شما کیفیت خوبی نداشت زیرا اگر به این حد از درک و دانش از اتاق فرار رسیده بود هیچوقت 13 نفره وارد یک بازی نمیشد. یا وقتی گروهی مست یا نشئه وارد بازی میشوند چگونه توقع دارند که از بازی حتی سردربیاورند به گمان نگارنده این سطور بهتر است با نگاهی جدید به پدیده اتاق فرار و به خصوص اتاق فرار وحشتناک اقدام به رزرو بلیط کنید.